اشاره: در این محور، آسیبهاى تربیت دینى، در دو سوى متقابل، حصاربندى و حصارشکنى نامیده شده اند . در حصاربندى، نظر بر این است که خط مشى اساسى براى تربیت دینى افراد، دور نگاه داشتن آنان از بدى و نادرستى است . این شیوه ى قرنطینه سازى، خود، یکى از منشاهاى آسیب زاست; زیرا با مانع شدن آنان از مواجهه با بدى و نادرستى، توان مقاومت را در آنان تحلیل مىبرد . قرنطینه سازى، تنها به صورت موقت و در برخى از مراحل اولیه ى تربیت رواست، اما تبدیل آن به خط مشى اساسى تربیت، در حکم مبدل ساختن آن به یکى از عوامل آسیب زایى است . از سوى دیگر، حصارشکنى و قراردادن افراد در معرض مواجهه با جریانهاى مختلف فکرى و عملى، بدون فراهم آوردن قدرت تحلیل و مقاومت در آنان نیز منشا آسیب زایى است . حالت سلامت در تربیت دینى، مرزشناسى است . مرزشناسى چون یکى از عوامل راهبردى در تربیت دینى است، حاکى از آن است که باید در جریان طبیعى زندگى، در مواجهه با بدىها و نادرستىها، توانایى تبیین و تفکیک میان خوبى و بدى یا درستى و نادرستى را به صورت مدلل در افراد فراهم آورد و به این ترتیب، زمینه ى مهار گرایشهاى آنان به بدى و نادرستى را مهیا کرد . مرزشناسى با تقواى حضور ملازم است، نه با تقواى پرهیز و مصونیت در متن موقعیت را جستوجو مىکند، نه مصونیت در قرنطینه را .
با توجه به چارچوب کلى آسیب و سلامت در این محور، به بررسى آن در مورد خاص مهدویت خواهیم پرداخت . بر این اساس، بهره ورى از مهدویت در امر تربیت، در دو صورت آسیب زا خواهد بود . هنگامى که فهم ما از این اصل اعتقادى و عمل ما در پرتو آن، به صورت حصاربندى جلوه گر شود و هنگامى که موضع ما در قبال آن به حصارشکنى منجر شود .
در شکل نخست از آسیب زایى، تصور و برداشتى ایستا از مهدویت و انتظار مهدى (عج) وجود دارد . به این معنا که دو صف حق و باطل، هر یک با پیروان خود، برقرارند تا زمانى که ظهور رخ دهد و باطل مضمحل شود . در این فاصله، پیروان حق باید بریده و برکنار از پیروان باطل، "انتظار" بکشند تا لحظهى وقوع واقعه فرارسد . در این تصور، دوران غیبت، به مثابهى "اتاق انتظار" است که باید در آن، به دور از اهل باطل، نشست و منتظر بود تا صاحب امر بیاید و کار را یکسره کند . تلاش افراد در اینجا براى دور نگاهداشتن و مصون داشتن خود و دیگران، از اهل باطل است . پىآمد چنین فهمى از مهدویت، به صورت تربیت قرنطینهاى آشکار مىگردد که در آن مىکوشند افراد را با کنار کشیدن از معرکه، همراه با انتظارى انفعالى، مصون نگاه دارند .
این پىآمد تربیتى، گونهاى آسیب زا از تربیت را نشان مىدهد; زیرا منطق حصاربندى بر آن حاکم است که عبارت از افزایش آسیب پذیرى فرد از طریق دور نگاهداشتن وى از مواجهه است . اما این آسیب زایى، خود، از کژفهمى نسبت به مهدویت نشات یافته است . اگر مهدویت، ناظر به غلبه ى نهایى حق بر باطل است، باید این غلبه را در پرتو قانون کلى چالش میان حق و باطل فهم کرد . در چالش با باطل است که حق غالب مىگردد: «بلکه حق را بر باطل فرومىافکنیم، پس آن را درهم مىشکند، و ناگاه نابود مىگردد . واى بر شما از آنچه وصف مىکنید» . (1)
در روایات نیز مسالهى مهدویت، نه در قرنطینه، بلکه در فضاى باز، یعنى در عرصه ى مواجهه و چالش میان حق و باطل ترسیم شده است . به تعبیر روایتى که در زیر آمدهاست، مؤمنان در عصر غیبت، چون ساکنان کشتى اسیر در پنجه ى توفانند که با آن واژگون و زیرورو مىگردند . آنان با پرچمهاى اشتباه انگیز روبهرو خواهند بود و باید چنان بصیرتى داشته باشند که پرچم مهدى (عج) را از پرچمهاى دروغین بازشناسند . در چنین عرصه ى چالش خیزى است که باید کسى ایمان خویش را محفوظ نگاه دارد; قرنطینهاى در کار نیست . روایت چنین مىگوید:
مفضل بن عمر جعفى گوید: شنیدم که شیخ - یعنى امام صادق علیه السلام - مىفرمود: «مبادا علنى کنید و شهرت دهید . بدانید به خدا قسم، حتما مدت زمانى از روزگار شما غایب خواهد شد و بىتردید پنهان و گمنام خواهد گردید تا آنجا که گفته شود: آیا او مرده است؟ هلاک شده است؟ در کدامین سرزمین راه مىپیماید؟ و بدون شک ، دیدگان مؤمنان بر او خواهد گریست و همچون واژگون شدن کشتى در امواج دریا، واژگون و زیرورو خواهند گردید . پس هیچکس رهایى نمىیابد مگر آنکس که خداوند از او پیمان گرفته و ایمان را در دل او، نقش کرده و با روحى از جانب خود تاییدش فرموده باشد . بىتردید، دوازده پرچم اشتباهانگیز که شناخته نمىشود کدام از کدام است، برافراشته خواهد شد . . .» . (2)
در همین سیاق، روایات فراوانى وجود دارد حاکى از این که در دوران غیبت، آزمونهاى سنگین و دشوارىهاى بسیار رخ خواهد داد .
به طور مثال، در روایتى از جابر جعفى آمده است که مىگوید: «به امام باقر علیه السلام گفتم که گشایش در کار شما کى خواهد بود؟ پس فرمود: هیهات! هیهات! گشایش در کار ما رخ نمىدهد تا آن که شما غربال شوید و بار دیگر غربال شوید - و این را سه بار فرمود - تا آن که خداى تعالى، تیرگى را (از شما) زایل کند و شفافیت (در شما) به جاى ماند .» (3)
چنان که عبارات مذکور نشان مىدهد، دوران غیبت، دوران مواجهه با موقعیتهاى سخت و آزمونهاى دشوار است که در نتیجهى آن، بسیارى غربال خواهند شد; به این معنا که از آزمون سربلند بیرون نخواهند آمد . بنابراین، تصور آرمیدن در حصارى محفوظ و برکنار ماندن از اصطکاک و مواجهه، تصورى مردود است و در قاموس مهدویت و تربیت مهدوى نیست .