سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شورک چه بلند وبام شورک چه بلند......

 

این همه بیخیالی داره حرصم رو در میاره.....

سلام

امروز بعداز مدتها سوار تاکسی شدم تایه دوری تو شورک بزنم هم یه بادی به کلم بخوره وهم از این فضا لذت ببرم من و یه مسافر دیگه وراننده از میدوون بعثت همسفریم.

من:سلام

مسافر:آقا صدای ضبط رو بیشتر کن

ضبط ماشین: ناری ناری ناری ....جومه اناری داری...با ما نامهربونی

راننده: سلام گل

ماشین همین جور کج در حالی که یک چرخش توی دست اندازناشی از طرح عمرانی وچرخ دیگه بیرون دست انداز حرکت میکرد....

راننده: خداکنه زود تموم بشه که کامل درستش کنند

من:آره ببینیدالبته چاره ای نیست لازمه هر توسعه ای درجامعه یه سری عوامل آزاردهنده......

مسافر به من:آقا با منی؟

من:نه در جواب راننده دارم یه سری توضیحات.....

مسافر: اون که داره با موبایل حرف میزنه

ضبط ماشین: ببین با خنده هات دل رو می تابونی ناری ناری....

ماشین رفت تو یه دست اندازبزرگ واز حرفهای راننده باز این سوال واسم پیش اومد که عمه بیگناه بعضی ازمسولین این وسط چه گناهی دارند.

مسافر:اه دارم حالم به هم میخوره حالت تهوع دارم

من: آره به خاطر تکون ماشین واین دست اندازها؟ گفتم که بابا تقصیر شهرداری و فرمانداری نیست که پیمانکار این......

مسافر:چی میگی من ازین آهنگ داره حالم بد میشه عوضش کن آقای راننده

ضبط ماشین:خاطرات شمال محاله یادم بره.....این همه شوروحال..... شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم.....

راننده: خوب حالابگوببینم چی میگی؟

من:عرض میکردم در باره این آسفالت خیابون شورک که قول دادن تا تاریخ......

راننده: مگه شما حالت بد بود؟

من: نه ایشون بود

راننده: خوب منم با ایشون بودم اگه حالت بده بریم درمانگاه تو خیابون شهید مبینی

من: نه اگه اون ور میری من نمیام اصلا زیریه متر چاله ودست انداز نداره

مسافر:نه درست شد

من:چی؟ کی درست شد؟ کی آسفالت کردند؟

مسافر:ای بابا گیج میزنی ها آهنگ رو عوض کردم حالم درست شد.

ضبط ماشین: من برعکس همه پشت خنده هام غمه... توبرعکس منی....

راننده:آقاتوکه دستت توکاره این انتخابات شورای شهر کی هستش؟

من که کیف کردم بالاخره یه حرف حساب شنیدم بعد ازاین که مطمئن شدم باموبایل نیست ومخاطبش منم سینه ای صاف کردم و...

من:البته این انتخابات مهم وسرنوشت ساز همراه با انتخابات ریاست جمهوری و24خرداد برگزار میشه البته کاندیداها در دست تایید....

راننده:آره حیف شدمیخواستم کاندید بشم.... ببین خوشتیپ که هستم لیسانس که دارم کار درست حسابی هم ندارم حرف هم که زیاد میزنم مشهور هم که میشم... راستی خبرداری اونجا چقدر حقوق میدن؟

من: اشتباه نکنید این خیلی مسوولیت سنگین هستش یه شهر چشمشون به اینه که....

راننده:هه هه هه.....چی؟ کی؟ شورای شهر؟نه بابا تو اشتب زدی اگه تونستی یه گزارش کار از شورای شهر قبلی بیاری کرایه ات مجانی مهمون منی.اصلابگو وظیفه شون چیه تا ما هم روشن بشیم.

من: (قیافه ام مثل یک علامت سوال ولی جوابی نداشتم)نمیدونم.

ضبط ماشین: من توی زندگیتم ولی نقشی ندارم اصلا.... تو نشنیده گرفتی هرچی که شنیدی از من....

مسافر:وای ببین چی کار کرده...ترکونده....

من: کی شورای شهر؟

مسافر:نه بابا محسن یگانه رو میگم آهنگ جدیدش روشنیدی؟

ضبط ماشین:بود ونبودم انگار فرقی برات نداره... این همه بیخیالی حزصم رو در میاره.

و من عصبانی وکلافه از گرما وصدای بلند ضبط دیگه به نزدیکیهای مسجد امام در حال پیاده شدنم و به حرف راننده فکر میکنم واقعا چرا من نمیدونم شورای شهرداروظیفه اش چیه و داره چیکار میکنه تو این شهر.... حتما باید بیشتر مطالعه کنم.راستی شما میدونید!!!!!؟

ضبط ماشین(دوباره): بود و نبودم انگار فرقی برات نداره این همه بیخیالی داره حرصم رو در میاره..... حرصم رو در میاره.....

 


ارسال شده در توسط مهدی اسداله